معرفت نزد علما همان علم است و هر عالم به خدایتعالی عارف است و هر عارفی عالم. ولی در نزد این قوم معرفت صفت کسی است که خدای را به اسماء و صفاتش شناسد و تصدیق او در تمام معاملات کند و نفی اخلاق رذیله و آفات آن نماید و او را در جمیع احوال ناظر داند و از هوا جس نفس و آفات آن دوری گزیند و همیشه در سروعلن با خدای باشد و باو رجوع کند. (رساله قشیریه)
بعد از آن بنمایدت پیش نظر معرفت را وادیی بی پا و سر
سیر هر کس تا کمال وی بود قرب هر کس حسب حال وی بود
معرفت زینجا تفاوت یافتست این یکی محراب و آن بت یافتست
چون بتابد آفتاب معرفت از سپهر این ره عالیصفت
هر یکی بینا شود بر قدر خویش بازیابد در حقیقت صدر خویش
وادی چهارم: استغنا
استغنا به معنی بینیازی و بی نیازی جستن است. و مقصود بی نیازی به هر آنچه مخلوق را از خالق دور کند.
در منتهی آن بی نیازی از همه اغیار، الا هو
بعد ازین، وادی استغنا بود نه درو دعوی و نه معنی بود
هفت دریا، یک شمر اینجا بود هفت اخگر، یک شرر اینجا بود
هشت جنت، نیز اینجا مردهایست هفت دوزخ، همچو یخ افسردهایست
هست موری را هم اینجا ای عجب هر نفس صد پیل اجری بی سبب
تا کلاغی را شود پر حوصله کس نماند زنده، در صد قافله
گر درین دریا هزاران جان فتاد شبنمی در بحر بیپایان فتاد
با توجه به افزایش روز افزون منابع مجازی در مورد عرفان به ویژه درباره شاعر بزرگ ایرانی مولانا جلال الدین مشهور به مولوی و بیان مطالب غیر کارشناسی درشبکه های مجازی، برآن شدیم تا با استفاده از سخنان اساتید مطرح عرفان و مولوی شناسان با اطمینان از صحت مطالب و منابع چکیده ای از شرح حکایات مثنوی، فیه ومافیه، ابیات دیوان شمس و فایلهای سخنرانی در این خصوص و سایر عرفا را در اختیار علاقمندان قرار دهیم.